زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

پوریای ولی

پورْیایِ وَلی‌، پهلوان‌ محمود خوارزمی‌، مشهور به‌ پوریای‌ ولی‌ و متخلص‌ به‌ قتالی‌ (د 722ق‌ / 1322م‌)، عارف و شاعر. جزء نخست‌ لقب‌ او به‌ اختلاف‌ روایات‌ پوریار، پوربار، بوربا، پریار، پوریار، پكیار و بوكیار نیز آمده‌ است‌ (جامی‌، 504؛ گازرگاهی‌، 140؛ آذر، 319؛ هدایت‌، ریاض‌...، 197؛ اعتمادالسلطنه‌، 2 / 620؛ قداراف‌، 152؛ پرتو بیضایی‌، 111-112). برخی‌ نیز او را فرزند پوریای‌ ولی دانسته‌اند (اوحدی‌، 3 / 940؛ واله‌، 347؛ علی‌حسن‌خان‌، 382؛ هدایت‌، سفارت‌نامه‌...، 78، 90). 
وی‌ در شهر خیوه‌ یا خیوق‌ خوارزم‌ به‌ دنیا آمد. پاره‌ای‌ از مآخذ اصل‌ او را از اورگنج‌ (= كهنه‌ اورگنج‌) دانسته‌، و آورده‌اند كه‌ پدرش‌ پس‌ از هجوم‌ مغول‌ آنجا را ترك‌ گفت‌ و با خانوادۀ خود راهی‌ خیوه‌ شد و پهلوان‌ محمود در حومۀ این‌ شهر به‌ دنیا آمد (قداراف‌، 151). 
از زندگی‌ او اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌ و شرح‌ احوال‌ او بیشتر با افسانه‌ها درآمیخته‌ است‌. برخی‌ تذكره‌نویسان‌ او را از ملازمان خواجه بهاءالدین نقشبند، و بعضی‌ دیگر معاصر و مصاحب‌ شیخ‌ محمد خلوتی‌ دانسته‌اند (بخاری‌، 190؛ جامی‌، همانجا؛ معصوم‌ علیشاه‌، 2 / 366). آنچه‌ دربارۀ وی‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ است‌ كه‌ او در ابتدای‌ حال‌ به‌ ورزش‌ كشتی‌ اشتغال‌ داشته‌، و پهلوان‌ خوارزم‌ بوده‌ است‌. حكایتی‌ از كشتی‌ پوریای‌ ولی‌ در مبارزۀ پهلوانی‌ و شكستِ عمدی‌ وی‌ از حریف‌ در منابع‌ آمده‌ كه‌ نام‌ او را در زمرۀ جوان‌مردان‌ و اهل‌ معرفت‌ ثبت‌ كرده‌ است‌. در این‌ حكایت‌ كه‌ با مضمون‌ واحد و جزئیات‌ متفاوت‌ نقل‌ شده‌، پهلوان‌ محمود پیش‌ از كشتی‌ گرفتن‌ با پهلوانی‌ ضعیف‌تر از خود در هندوستان‌ یا خوارزم‌، به‌ نیاز او به‌ پیروزی‌ در این‌ كشتی‌، و نیز دعای‌ ملتمسانۀ مادر پهلوان‌ برای‌ پیروزی‌ فرزندش‌ پی‌ می‌برد. به‌ همین‌ سبب‌ در مبارزه‌، از سر جوان‌مردی‌ خود را به‌ دست‌ حریف‌ می‌سپارد و پشت‌ بر زمین‌ می‌ساید و با این‌ شكست‌ خود خواسته‌ درهای‌ معرفت‌ را به‌ روی‌ خود می‌گشاید (گازرگاهی‌، 138-140؛ هدایت‌، همان‌، 90-91). 
این‌ حكایت‌ در دوره‌های‌ بعد به‌ نماد پیوند پایدار میان‌ فتوت‌ و تصوف‌ تبدیل‌ شد و نام‌ پوریای ولی را به‌‌عنوان‌ نماد جوان‌مردی‌ در میان‌ ورزشكاران‌ جاودان‌ ساخت‌، چندان‌ كه‌ به‌ اعتقاد برخی‌، رسم‌ زمین‌ ادب‌ بوسیدن‌ نزد ورزشكاران‌ باستانی‌ هنگام‌ ورود به‌ گود زورخانه‌، اشاره‌ای‌ به‌ قدم‌ بوسی‌ پوریای‌ ولی‌ و ادای‌ احترام‌ به‌ خاطرۀ جوان‌مردی‌ و پهلوانی‌ اوست‌؛ نیز از همین‌روست‌ كه‌ در زورخانه‌ها، پس‌ از خاتمۀ ورزش‌ و قبل‌ از كبّاده‌ زدن‌ یا كشتی‌گرفتن‌، میاندار برای‌ پهلوانان‌ گذشته‌ ــ به‌‌ویژه‌ پوریای‌ ولی‌ ــ طلب‌ آمرزش‌ می‌كند (پرتو بیضایی‌، 31، 37). 
به‌ تازگی‌ نیز طوماری‌ به‌ نام‌ «طومار افسانۀ پوریای‌ ولی‌» به‌ دست‌ آمده‌ كه‌ ظاهراً به‌ انشای یكی از قصه‌خوانان‌ عصر صفوی‌ است‌ و در آن‌ از نژاد پهلوان‌ محمود و چگونگی‌ اتصال‌ نسل‌ او به‌ پهلوانان‌ قدیم‌ ایران‌ و ریاضت‌ و عبادت‌ 12ساله‌اش‌، و رؤیت‌ جمال‌ شاه‌ ولایت‌ و یافتن‌ 41 نفر از پهلوانان‌، ازجمله‌ پهلوان‌ شیردل‌ كهنه‌ سوار، استاد او و برخی‌ مریدان‌ شیخ‌ روزبهان‌ و حاجی‌ بكتاش‌ و نیز خادمان‌ امام‌ رضا (ع‌) كه‌ به‌ سوی‌ او آمدند و تا پایان‌ عمر یار و همراه‌ او بودند، و نیز از فنون‌ مختلف‌ كشتی‌ و آداب‌ پهلوانی‌ كه‌ تا امروز در میان‌ پهلوانان‌ وجود دارد، سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌(همو،26، 349 بب‍ ؛ عباسی‌،1 / 26-47؛ انصاف‌پور، 55- 68). 
اشعار پوریای‌ ولی‌ در مجموعه‌ای‌ به‌ نام‌ مثنوی‌ كنزالحقائق‌، گرد آمده‌ است‌. با آنكه‌ در پاره‌ای‌ از فهرستهای‌ كتب‌ خطی‌، این‌ مثنوی‌ به‌ عطار نیشابوری‌ نسبت‌ داده‌ شده‌، و نیز نسخه‌ای‌ از آن‌ به‌ نام‌ شیخ‌ محمودشبستری‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌، اما با توجه‌ به‌ ذكر سال‌ 709ق‌ كه‌ در طی‌ مثنوی‌ آمده‌، و قید نام‌ محمود در بعضی‌ ابیات‌، و نیز با توجه‌ به‌ اینكه‌ از قدیم‌ترین‌ تذكره‌هایی‌ كه‌ نام‌ پهلوان‌ محمود در آنها آمده‌ (مثلاً نك‍ : مجالس‌ العشاقِ گازرگاهی‌، 140، كه‌ در سدۀ 9ق‌ تألیف‌ شده‌ است‌)، تا تذكره‌های‌ مربوط به‌ سده‌های‌ 12 و 13ق‌، همه‌ به‌ اتفاق‌ مثنوی‌ كنزالحقائق‌ را به‌ او نسبت‌ داده‌اند، می‌توان‌ این‌ مثنوی‌را از او دانست‌ (رازی‌، 3 / 330؛ اوحدی‌، واله‌، آذر، همانجاها؛ ایمان‌، 356؛ هدایت‌، ریاض‌، 197). 
مثنوی كنزالحقائق دارای‌ 300‘1 بیت‌ است‌ كه‌ نخست‌ موضوعاتی‌ چون‌ معانی‌ اسلام و ایمان‌، شهادت‌، طهارت‌، جهادنفس‌، زكات‌، روزه‌، عشق‌، و معنای‌ نام‌ حضرت‌ مهدی‌ (ع‌) و صفات‌ آن‌ حضرت‌ آمده‌، و پس‌ از آن‌ مطالب‌ عرفانی‌ در ضمن‌ حكایاتی‌ چند بیان‌ شده‌ است‌ (منزوی‌، 7 / 372-373؛ آقابزرگ‌، 18 / 151؛ شورا، 3 / 596-597). 
علاوه‌ بر این‌ مثنوی‌، در فهرستهای‌ كتب‌ خطی‌ از دو اثر دیگر به‌ نامهای‌ دیوان‌ پوریای‌ ولی‌ و رباعیات‌ پهلوان‌ محمود نیز یاد شده‌ است‌ (گازرگاهی‌، آذر، همانجاها؛ قزوینی‌، 4 / 90، 91؛ آقابزرگ‌، 9 / 159؛ منزوی‌، 9 / 2018؛ قداراف‌، 151). همچنین‌ در بیشتر تذكره‌ها اشعار و رباعیاتی‌ نیز از پهلوان‌ محمود نقل‌ شده‌ است‌. برخی‌ از محققان‌ با بررسی‌ این‌ رباعیات‌، پهلوان‌ محمود را ادامه‌دهندۀ سنّت‌ خیام‌ نیشابوری‌، و متأثر از مضامین‌ فلسفی‌ اشعار او دانسته‌اند (همو، 153-154). 
احوال‌ و اشعار پهلوان‌ محمود تأثیر آشكاری‌ بر مختومقلی‌ فراغی‌ شاعر معروف‌ تركمن‌ داشته‌ است‌، چنان‌ كه‌ وی‌ در اشعار خود از پهلوان‌ محمود همچون‌ انسانی با كرامت‌، راهنما و شفابخش‌ نام‌ می‌برد و برخی‌ از مضامین‌ اشعار او را در سروده‌های‌ خود تتبع‌ می‌كند (همو، 157). 
پهلوان‌ محمود در خوارزم‌ درگذشت‌. مزار او در خیوه‌ ــ كه‌ عمارت‌ زیبایی‌ بر فراز آن‌ بنا شده‌ ــ زیارتگاه‌ عام‌ و خاص‌ است‌. وی‌ در میان‌ مردم‌ آن‌ نواحی‌ به‌ محمودآتا، پهلوان‌ آتا، اسماموت‌ آتا، حضرت‌ پهلوان‌، پهلوان‌ بابا و پهلوان‌ پیر شهرت‌ دارد (گازرگاهی‌، 131؛ واله‌، 347؛ هدایت‌، همانجا، نیز، سفارت‌ نامه‌، 90؛ قداراف‌، همانجا).

مآخذ

آذربیگدلی‌، لطفعلی‌، آتشكده‌، به‌ كوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، 1337ش‌؛ آقا بزرگ‌، الذریعة؛ اعتمادالسلطنه‌، محمدحسن‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری‌، به‌ كوشش‌ محمداسماعیل‌ رضوانی‌، تهران‌، 1363ش‌؛ انصاف‌‌پور، غلامرضا، تاریخ‌ و فرهنگ‌ زورخانه‌، تهران‌، 1353ش‌؛ اوحدی‌ بلیانی‌، محمد، عرفات‌ العاشقین‌، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ ملی‌ ملك‌، شم‍ 5324؛ ایمان‌، رحیم‌ علی‌خان‌، منتخب‌ اللطایف‌، به‌ كوشش‌ محمدرضا جلالی‌ نایینی‌ و امیرحسن‌ عابدی‌، تهران‌، 1349ش‌؛ بخاری‌، صلاح‌، انیس‌ الطالبین‌، به‌ كوشش‌ خلیل‌ ابراهیم‌ صاری‌ اوغلی‌ و توفیق‌ هاشم‌ پورسبحانی‌، تهران‌، 1371ش‌؛ پرتو بیضایی‌، حسین‌، تاریخ‌ ورزش‌ باستانی‌ ایران‌، تهران‌، 1337ش‌؛ جامی‌، عبدالرحمان‌، نفحات‌ الانس‌، به‌ كوشش‌ محمود عابدی‌، تهران‌، 1370ش‌؛ رازی‌، امین‌ احمد، هفت‌ اقلیم‌، به‌ كوشش‌ جواد فاضل‌، تهران‌، 1340ش‌؛ شورا، خطی‌؛ عباسی‌، مهدی‌، تاریخ‌ كشتی‌ ایران‌، تهران‌، 1374ش‌؛ علی‌ حسن‌ خان‌، صبح‌ گلشن‌، به‌ كوشش‌ محمد عبدالمجید خان‌، كلكته‌، 1295ق‌؛ قداراف‌، رحمان‌ بردی‌، «پهلوان‌ محمود پوریای‌ ولی‌»، نامۀ فرهنگ‌، تهران‌، 1376ش‌، س‌ 7، شم‍ 3؛ قزوینی‌، محمد، یادداشتها، به‌ كوشش‌ ایرج‌ افشار، تهران‌، 1337ش‌؛ گازرگاهی‌، كمال‌‌الدین‌ حسین‌، مجالس‌ العشاق‌، لكهنو، 1897م‌؛ معصوم‌ علیشاه‌، محمدمعصوم‌، طرائق‌ الحقائق‌، به‌ كوشش‌ محمد جعفر محجوب‌، تهران‌، 1318ش‌؛ منزوی‌، خطی‌ مشترك‌؛ واله‌ داغستانی‌، علیقلی‌، ریاض‌ الشعراء، نسخۀ خطی‌ كتابخانۀ ملی‌ ملك‌، شم‍ 4304؛ هدایت‌، رضاقلی‌، ریاض‌ العارفین‌، به‌ كوشش‌ مهر علی‌گركانی‌، تهران‌، 1344ش‌؛ همو، سفارت‌ نامۀ خوارزم‌، به‌ كوشش‌ علی‌ حصوری‌، تهران‌، 1356ش‌.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.